اتاق فرار آنابل

اتاق فرار دژاوو

اتاق فرار آنابل

۴ بازديد

براي معرفي اتاق فرار آنابل كه الهام گرفته از داستان يك فيلم است، ما در ابتدا لازم مي دانيم تا خلاصه اي از داستان فيلم آنابل را در ادامه شرح دهيم تا شما بهترين هيجان را انتخاب و تجربه كنيد.

آنابل نام عروسكي مدل Raggedy-Ann است كه يك مادر در سال 1970 براي دخترش خريد. درست در همين جا است كه رويدادهاي وحشتناكي درباره اين عروسك شروع مي شود. فيلم ها و داستان هاي زيادي درباره آنابل ساخته شده است كه يكي از اين فيلم ها Conjuring است. در اين بخش از اتاق فرار شما با سناريويي هيجان انگيز از فيلم آنابل رو به رو خواهيد شد.

اتاق فرار آنابلتجربه اي هيجان انگيز در اسكيپ روم

خلاصه فيلم تأثيرگذار در سناريو اتاق فرار آنابل

داستان عروسك آنابل اين چنين آغاز مي گردد كه مادري يك عروسك از مغازه دست دوم فروشي براي دخترش كه دانشجوي پرستاري بود به عنوان هديه تولد خريد. دختر كه نامش دُنا بود عروسك را خيلي دوست داشت و در آپارتمان مشترك خود و دوستش آنجي نگهداري مي كرد اما خيلي زود ماهيت عجيب عروسك براي آن ها آشكار گرديد و اتفاقات عجيبي براي آن ها رخ داد.

عروسك آنابل در ابتدا كارهاي كوچكي مانند تكان دادن دست هايش و افتادن از روي صندلي به زمين انجام مي داد كه دُنا و آنجي مي توانستند آن را توجيه كنند. اما كم كم اين حركات افزايش يافت تا جايي كه اين عروسك كارهايي انجام داد كه از منطق به دور بود و طولي نكشيد كه امور از كنترل خارج شد.

لو نزديك ترين دوست دنا و آنجي نسبت به عروسك بد بين بود و حس مي كرد اين عروسك توسط روح تسخير شده است؛ اما آنجي و دنا به حرف هاي او گوش نمي دادند و مي گفتند اين فقط يك عروسك است.

تا اينكه….

داستان وحشتناك تر از تصورات دنا مي شود. دنا و آنجي گاهي با جا به جايي وسايل خانه روبرو مي شدند و گاهي نيز نامه هايي را با دست خط بچه گانه يافت مي كردند يادداشت پيامي متفاوت داشت، “به لو كمك كن” و “به ما كمك كن” اما گمان نمي كردند كار عروسك باشد تا روزي كه دنا متوجه خون روي دست هاي عروسك شد، عروسك در جاي خود روي تخت قرار داشت اما لكه هاي قرمز روي دست هايش نظر دنا را جلب كرد او به طرف عروسك رفت و دريافت مايع قرمز رنگ از درون خودِ عروسك بيرون مي آمد.

ديگر قضيه عروسك جدي شد و دخترها با كمك شخصي توانستند روحش را احضار كنند. بعد از يك جلسه احضار روح به آن ها گفت جسد دختري به نام آنابل هيگينز در زير زمين آپارتمان آن ها دفن شده است. روح آنابل با ديدن عروسك به آن علاقه مند گرديده و آن را تسخير نموده است.

دختران با شنيدن داستان آنابل دلشان به حال دختر مرده سوخت وتصميم گرفتند كه عروسك را نگه دارند اما داستان وحشت انگيزتري براي آنان اتفاق افتاد كه مجبور شدند دوباره از كسي كمك بگيرند.

اتاق فرار آنابلاسكيپ روم آنابل

حملات وحشتناك عروسك آنابل

روزي دوستشان لو به خانه آن ها آمده بود كه شب از خوابي عميق بيدار مي شود اما توانايي حركت نداشت.

لو به اطراف اتاق مي نگرد اما چيزي نمي بيند، پايين را نگاه مي كند و مي بيند آنابل پايين پايش ايستاده، عروسك به آرامي شروع به بالا رفتن از پايش مي كند، از روي قفسه سينه اش مي گذرد و بعد دست هاي عروسك دور گردن او قفل مي شود و شروع به خفه كردنش مي كند.

لو پس از اين اتفاق از هوش مي رود و روز بعد به هوش مي آيد و نمي داند كه اين اتفاق كابوس وحشتناك بوده يا در واقعيت برايش پيش آمده است اما روز بعد اتفاقي مي افتد كه او به وحشتناك بودن عروسك پي مي برد.

هنگامي كه لو در اتاق آنجي بود صداهايي از اتاق دنا شنيد در حالي كه دنا اصلا در خانه نبود. لو فكر مي كند كسي بي اجازه وارد خانه شده اما متوجه مي شود صدا مربوط به آنابل بوده است.

و اما…

لو به اتاق دنا مي رود و عروسك را به جاي آن كه روي تخت ببيند روي صندلي مي بيند.هنگامي كه مي خواهد به سمت عروسك برود ناگهان كل بدنش فلج مي شود.به پايين پايش نگاه مي كند و روي آن آثار جراحت مي بيند. با وحشت به اطراف خود مي نگرد و تنها چيزي كه به ذهنش مي رسد آنابل است.

آثار خراش روي بدن لو را همه مي توانستند مشاهده نمايند اما اين خراش ها در طي دو روز به شكل عجيبي كاملاً خوب شد و ديگر اثري از آن باقي نماند.

بار ديگر دختران به فكر چاره افتادند و اين بار از يك كشيش به نام پدر هگان كمك گرفتند. اما اين كشيش به آن ها گفت اين موضوع مربوط به ارواح است و به قدرت بالاتري نياز دارد.

آن ها با اِد و لورن كه مانند شكارچيان ارواح بودند، تماس گرفتند و به اين موضوع پي بردند عروسك روح غير انساني دارد. اين زوج اعلام نمودند كه اين عروسك تسخير نشده اما توسط يك روح كنترل مي شود زيرا اشياء بي جان را نمي توان تسخير كرد.

انتقال عروسك آنابل به موزه اد و لورن

اقدامات اين زوج به موقع بود؛ زيرا اگر كارهاي آنابل ادامه داشت مي توانست موجب مرگ يكي از اعضاي آن خانه شود. اين زوج معنويت فضاي خانه را با كلمات بالا بردند كه شامل هفت صفحه جملاتي بود كه طبيعتي مثبت داشتند و راه ورود شيطان به خانه را مسدود كردند.

آن ها عروسك آنابل را براي نگهداري به موزه خود بردند و براي جلوگيري از حملات عروسك آنابل روي آن آب مقدس ريختند زيرا اين خانواده مي گويند زماني كه عروسك را با خود بردند او اقدام به كشيدن ترمز ماشين و منحرف كردن فرمان آن نموده است اما وقتي روي آن آب مقدس ريخته و به نظر كارساز بوده است.

شما در اين اسكيپ روم قرار است لحظات هيجان انگيزي را تجربه كنيد!!

اتاق فرار آنابلاتاق فرار آنابل

سناريوي بازي در اتاق فرار آنابل:

در اين اسكيپ روم شما به همراه دوستانتان آخر هفته و در يك شب باراني به خارج از شهر آمده ايد. به صورت ناگهاني ماشين شما مشكلي خراب مي شود و نياز به كمك داريد، خودتان را به اولين خانه  كنار جاده مي‌رسانيد. صاحبان آن خانه اد و لورن وارن جن شناسان معروف كه مسئوليت نگهداري عروسك آنابل را به عهده دارند، هستند.

شما در خانه را مي‌زنيد بعد از ذقايقي در به صورت مرموزي براي شما باز مي‌شود، اما اثري از صاحب خانه نيست. وقتي وارد خانه مي‌شويد در پشت سر شما قفل مي‌شود. شروع به جست و جو مي‌كنيد و چيزي كه مي‌بينيد گم شدن آنابل از جعبه ي مقدس بوده است.

در اين زمان هيجان بازي اتاق فرار آغاز مي شود و حالا شما ۶۰ دقيقه فرصت داريد تا او را پيدا كرده و به داخل جعبه بازگردانيد در غير اين صورت شكست خواهيد خورد و … .

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.